Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-03@06:46:33 GMT

سیاستی که مبتنی بر عدل باشد مورد تایید قرآن است

تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۴۹۵۲۳

سیاستی که مبتنی بر عدل باشد مورد تایید قرآن است

به گزارش خبرگزاری مهر، پنجمین ویژه برنامه رمضانی «ضیافت» به موضوع «قرآن و اندیشه سیاسی مسلمین» اختصاص داشت که با اجرا و سردبیری مالک شجاعی، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با حضور حجت الاسلام و المسلمین نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم (ع) یکشنبه شب ۲۲ اردیبهشت ماه، از شبکه چهار سیما روی آنتن رفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حجت الاسلام و المسلمین نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم (ع) در بخش ابتدایی این برنامه در توضیح تفسیر سیاسی گفت: تفسیر سیاسی، تفسیری است که می‌خواهد نقطه مرکزی خودش را سیاست قرار دهد. سیاست به هر شکلی که معنا شود جزو ذاتی قرآن است؛ اگر سیاست را به مثابه علم درنظر بگیریم می‌بینیم در قرآن از دولت‌های مطلوب و نامطلوب سخن گفته شده و حتی مباحث هنجاری آن دولت‌ها نیز تشریح شده است. همچنین اگر گفتیم علم سیاست، علم قدرت یا اطاعت است در واقع مشخص می‌کند مردم چه مسیری را بپیمایند. کافی است کلمه «اطیعو» را در قرآن جستجو کنیم این راه را مشخص می‌کند که از چه کسانی باید اطاعت کنیم و از چه کسانی نباید اطاعت کنیم. در قرآن آمده الگوی شما در همه موارد از جمله در حوزه سیاست، باید پیامبر (ص) باشد. چراکه حتی آنها که عالم سیاسی نیستند فعل شأن سیاسی است چون انسان ذاتاً سیاسی است.

لک زایی، سیاست را در دو قالب کلان توحیدی و خارج از این مقوله برشمرد و گفت: به طور کلی سیاست به مثابه دانش و سیاست به مثابه فعل، در دو قالب کلان توحیدی و خارج از مقوله توحیدی قرار می‌گیرند که این موضوع هم در سیره نبوی هم در آیات قرآن مجسم شده است. بنابراین اگر مسلمانی بخواهد در فضای سیاسی قرار بگیرد باید آگاهانه باشد چون اگر بر اساس جهل باشد، نزاع افزایش می‌یابد اما اگر بر اساس علم و تربیت و آموزش سیاسی صورت گیرد در این صورت فضای انسجام سیاسی و مشارکت سیاسی به وجود می‌آید. همچنین دو دسته فعل بر اراده انسانی تأثیر دارد که بر این اساس، انسان چون اراده دارد می‌تواند از ملائک بالاتر رود یا از حیوانات پست تر شود.

وی در ادامه به محرک‌های معرفتی و انگیزشی برای انسان که سبب رشد انگیزه‌های الهی و افعال توحیدی می‌شوند، اشاره کرد.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تأیید اینکه «عترت» اعتبار خودش را از قرآن می‌گیرد، درباره دلالت‌های سیاسی قرآن گفت: داوری‌ها نوعاً به تلقی گوینده از سیاست بر می‌گردد؛ در دوره معاصر به دلیل اتفاقاتی که رخ داد، مسلمانان را از ناحیه سیاست ناراحت کرد و به مرور از سیاست و هر آنچه از آن مشتق می‌شد، آزرده خاطر شدند. سیاست به معنای ظلم، طغیانگری و فرعونی در قرآن نیز مذمت شده است اما سیاستی که مبتنی بر عدل باشد مورد تأیید قرآن است.

وی در ادامه بیان کرد: دین برای تنظیم حیات انسان نازل شد و فرد را در جامعه می بیند نه اینکه فرد را به صورت جداگانه ببیند. دین اولاً و بالذات برای تنظیم حیات سیاسی و اجتماعی انسان نازل شده است. برای اینکه انسان، دین را در جامعه درست انجام دهد به تزکیه نیاز دارد که همان حیات طیبه است که مدنظر نبی و رهبر الهی است. از این منظر وقتی به آیات مکی نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که این آیات منطبق بر آموزه‌های سیاسی هستند، از مواجهه حضرت موسی با فرعون تا درس‌هایی درباره اصول نبوی پیامبر اسلام که در بردارنده آموزه‌های سیاسی در عرصه‌های مختلف است و هم مبانی توحیدی و هم سیاسی را توضیح می‌دهد.

لک زایی خاطرنشان کرد: برخی -که البته منظور من دینداران است- معتقدند که مباحث سیاسی در قرآن مطرح نیست، رویکرد معرفتی یا پیش فرض‌هایی دارند که آن پیش فرض‌ها سکولاریستی یا دین شناسی است و تلقی شأن این است که دین ارتباطی به سیاست ندارد که این موضع اشتباه است.

وی افزود: ملاک، قرآن است و باید ببینیم در قرآن به پیامبر چه دستوراتی داده می‌شد؛ برای مثال، اشاره قرآن به جنگ‌ها جنبه جهادی داشته یا وحیانی، چراکه خیلی از آیات مربوط به جنگ و جهاد است. آیا خداوند در قرآن دستوری درباره تشکیل دولت و حکومت به پیامبر داده است؟ جواب مثبت است بنابراین جنبه وحیانی تلقی می‌شود که نظام سیاسی نبوی پس از هجرت به یثرب شکل می‌گیرد.

این استاد دانشگاه همچنین ادامه داد: وقتی به سوره‌های مکی نگاه می‌شود به جزئیات مباحث سیاسی پرداخته شده است و اگر به آیات مدنی نگاه کنیم به قوانین اقتصادی، اجتماعی، خانواده، تعلیم و تربیت، سیاست خارجی و جنگ و صلح با تفصیل و دقت بیشتری اشاره شده است؛ چون در مکه به مسلمانان حتی اجازه دفاع داده نمی‌شد و به ایشان صبوری توصیه می‌شد. اما وقتی به مدینه رفتند، مجوزی داده شد که به کسانی که ظلم می‌شود می‌توانند دفاع کنند. یکی از اصول سیاست خارجی بر اساس عقد و صلح است که در سوره‌های مدنی نمود دارد چیزی که در ماجرای فلسطین نیز ما پیگیر آن هستیم. صلح در بستر ظلم اتفاق نمی‌افتد و خدا به مظلومان اجازه داده ولو با جنگ، عدالت را خواهان باشند.

وی درباره مواجهه انبای الهی با سیاست و اینکه در جریانات متاخر اسلام، سیاست جلوه کرد و دین را در ایران عامل عقب ماندگی دانستند، گفت: ماجرای جهان اسلام با ایران متفاوت است؛ ضربه اولیه ای که به مسلمانان وارد شد ورود ناپلئون بود اما در ایران وقتی متوجه این قضیه شدیم که با روسیه وارد جنگ شدیم و در اینجا تفاسیر مختلفی صورت گرفت و اصلاً باورشان نمی‌شد روسیه بتواند نفوذ و سرزمین ایران را تفکیک کند.

حجت الاسلام لک زایی بیان کرد: ایرانیان ملت متمدنی هستند و در تاریخ همیشه درخشیدند و تمدن بزرگ ایران را هیچکس نتوانسته انکار کند و ایرانیان در تاریخ سهم اساسی دارند و حتی ادبیات عرب روی دوش ایرانیان می چرخد و فلاسفه، فقها و علما اکثراً ایرانی هستند. تولید فکر چه قبل و چه بعد از اسلام، پیوسته در ایران صورت گرفته است در حالیکه حتی امروز در بعضی کشورهای همسایه، برخی از دانش‌ها حرام هستند و اجازه ورود به آنها را نمی‌دهند. ایرانی‌ها هیچگاه تحقیر را نمی‌پذیرفتند و وقتی در جنگ اول با روسیه شکست خوردند در جنگ دوم، تلاش بسیاری کردند اما به هر حال بخش‌های عمده ای ایران را از دست دادند و پس از آن عوامل مختلفی در این مورد مطرح شد. نحله ای که توسط علما پیگیری شد از جمله آنها آیت الله نایینی و سید لاری بودند که به قرآن مراجعه و استناد کردند. «قرآن» فصل الخطاب برای همه مسلمانان است و از این رو آیه قرآن، برهان قاطع برای همگان می‌شود.

وی تشریح کرد: در قرآن به این دلیل که مضامین اصلی روشن بیان شده است، تکلیف توحید و طاغوت مشخص است و همه آیات قرآن نفی طاغوت‌ها، فرعون‌ها و ظالم‌ها و از طرف دیگر ایثار و عدالت برای مردم است. لذا وقتی نهضت بازگشت به قرآن شدت می‌گیرد، مردم نیز همراه می‌شوند. البته در دوره قاجاریه، عده‌ای ملقب به اخباری‌ها به حدیث معتقد بودند اما در دوره جدید فقط قرآن را قبول داشتند که در میان بزرگان خودمان کسانی را داریم که سردمداران بازگشت به قرآن هستند که از جمله آنها می‌توان به امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی و شهید مطهری اشاره کنیم. همچنین مباحثی است که مقام معظم رهبری آنها را در دهه ۶۰ مطرح کرده بودند، نیز از جمله تفاسیری است که در این مورد به چاپ رسیده اند. بنابراین در دوره جدید به قرآن توجه ویژه ای شد و تفاسیر متعددی با استناد به آیات قرآن شکل گرفت.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: بحث مان تاریخ تفسیر سیاسی نبود و تنها شمه ای از این مباحث گفته شد. این لطف الهی بوده که شامل حال ما شده و در دوره جدید، به قرآن توجه کرده ایم و این بازگشت به قرآن از مواردی بود که در انقلاب سهم اساسی داشت. از جمله مصداق‌های آن نیز، استفاده صریح از ۱۴ آیه قرآن در قانون اساسی است و حتی نهادهایی تشکیل شدند که بر اساس آیات قرآن شکل گرفتند و...

وی در پایان گفت: برخی اوقات یک آیه کافی است که جامعه‌ای را به حرکت درآورد و جامعه خفته را حتی یک آیه می‌تواند بیدار کند. خداوند در قرآن می‌فرماید «حرکت تان چه فردی چه جمعی، اگر برای خدا باشد، فضای جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

«ضیافت» محصول گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما است که در ماه مبارک رمضان، هر شب ساعت ۲۳ به صورت زنده از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.

کد خبر 4615670

منبع: مهر

کلیدواژه: شبکه چهار سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۴۹۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده

فروزان آصف نخعی: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی موسسه رحمان، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. تغییر ماهیت جامعه مدنی، و برآمدن نیروهای جدید در فضای جامعه ایران، تغییر از نگاه هگلی به نگاه لوفوری برای تبیین جایگاه زندگی روزمره، ایجاد زبان جدید و گسترده توسط نسل های جدید به جای زبان قدیم که در انحصار دانشگاهیان بود، در سخنان کاشی از برجستگی ویژه ای برخوردار بود. پس از انتشار این سخنرانی در خبرگزاری خبرآنلاین، با توجه به حساسیت بحث، بازخوردهایی داشت. از این رو تلاش کردیم در گفت و گو با صاحبنظران ، تحلیل ها و اطلاعات بیشتر در اختیار مخاطبان قرار بدهیم. دکتر نعمت الله فاضلی استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به حساسیت موضوع در گفت و گویی کوتاه، با تایید و نقد سخنان دکتر کاشی، دیدگاه های خود را در این زمینه مطرح کرد. این گفت وگو از نظرتان می گذرد: تایید و تصحیح برخی سخنان دکتر کاشی فاضلی با تاکید بر این که با «تحلیل آقای دکتر کاشی موافق» است که «ایران امروز به یک رویکرد زندگی‌گرا رسیده» و «همچنین ایرانیان به یک آغاز جدید نیز نیاز» دارند در باره نگاه کاشی به نگاه هگلی به جامعه مدنی گفت: «تصور نمی کنم جامعه مدنی در ایران حتی به معنای هگلی اش به طور کامل مضمحل شده باشد. بلکه می توان گفت شکل های جدیدی دارد گسترش می یابد. ولی این را هم قبول دارم که نقش زندگی روزمره و کنش‌گری های روزمره و نقش عاملیت فردی، بسیار وسیع و گسترده شده است. ضمن این که قبول دارم آن رژیم‌های حقیقت مانند گفتمان های ناسیونالیستی، اسلام گرایی، یا چپ مارکسیستی یا هر شکل دیگری از کلان روایت ها به پایان راه خود رسیده اند. آن ها همچنین نمی توانند و قادر نیستند انسجام بخش به جامعه برای تحولات باشند. اما سازماندهی جمعی برای پیشرفت اجتماعی یک ضرورت تام است و نمی تواند از بین برود.» او با تاکید بر این که «جامعه مدنی آریستوکرات که در سخنان آقای دکتر کاشی بود، شاید تعبیر مناسب و درستی برای دوره مشروطه و دوره پهلوی اول باشد، اما در دوره پساانقلاب ۵۷ پس از مدتی طبقه آریستوکرات نداشتیم» گفت: « از این رو نمی توانم بگویم جامعه مدنی آریستوکرات بود، زیرا ما با دانشگاه توده مواجه شدیم. دانشگاهی که همگانی است و قشر تحصیلکرده، محدود به طبقات اعیان و اشراف نبود. به همین دلیل تحصیلکردگان، و دانشگاهیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، نویسندگان، خوانندگان، یک طبقه متوسط فراگیر فرهنگی را تشکیل داده بودند که هنوز هم همین است. البته دیدگاه دکتر کاشی را قبول دارم که جامعه مدنی آریستوکراتی که در دوره های مشروطه و پهلوی شکل گرفت، و حتی در اوایل انقلاب نیز تا حدودی بود، در حال حاضر دیگر برای ما معنا ندارد، و نمی تواند کارکردی در تحولات اجتماعی داشته باشد. ولی طبقه متوسط فراگیر فرهنگی، اتفاقا از طریق سبک زندگی و تجربه های زندگی روزمره اش، از طریق تجربه های بدنمند و جسمانی اش، و از طریق تجربه هایی که معطوف به امور بسیار ساده زندگی هست، دارد مقاومت می کند و به حاکمیت فشار می آورد، و نیروهای مسلط سیاسی را به چالش می کشد، که نمونه بارز آن زنان هستند.»
جمعیت، شرایط پیچیده و دلایل آن این استاد بازنشسته دانشگاه با اشاره به این که قبول دارد «در وضعیت بسیار پیچیده قرار داریم» گفت: « این تعبیر دکتر کاشی رو تایید می کنم که وضعیت کنونی نسبت به دوره مشروطه و دیگر دوره ها بسیار پیچیده‌تر و خطرناک‌تر است. زیرا در سال های ۱۳۰۰ و قبل از آن، جمعیت ایران حدود تا ۱۲ میلیون نفر بود. این جمعیت اکنون به حدود ۹۰ میلیون نفر افزایش یافته است. بنابراین جمعیت ایران ۹ برابر شده است. بنابراین جامعه ای با این حجم جمعیتی، و حضور تکثری از گرایش های سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، و اجتماعی، طبیعی است پیچیده و پیش بینی‌ناپذیرتر باشد. فراموش نکنیم به میزانی که جمعیت برای مثال از ۱۰ میلیون نفر به ۲۰ میلیون نفر افزایش می یابد، پیچیدگی جامعه نیز به صورت تصاعد هندسی ضریب دو نمی خورد، بلکه ضریب تا ۱۰ می خورد.» او افزود: « با موقعیت جدید، جامعه ایران دیگر جامعه عشایری و حتی روستایی نیست. بلکه بیش از ۷۵ درصد جمعیت جامعه ایرانی در کلانشهرها و شهرها زندگی می کنند. این ساختار شهری و کلانشهری، حیات ذهنی، روانی، عاطفی، اخلاقی، وسیاسی بسیار پیچیده و متفاوتی از حیات ذهنی و اجتماعی تمام دوره های گذشته ما به وجود آورده است.» فاضلی سپس به سطح سواد به عنوان عنصر دیگری از پیچیدگی جامعه ایران یاد کرد و گفت: «باید بگویم جامعه باسواد شده است. در دوره مشروطه تنها ۵ درصد جامعه باسواد بودند. امروزه حداقل ۸۰ درصد شهروندان جامعه ایرانی باسواد هستند؛ به عبارت دیگر جامعه خوانا و نویسا است. که این امر خود به تنهایی در جامعه ۹۰ میلیون نفری ایران، موتور بسیاری از تحولات و گرایش های بسیار پیچیده ای در جامعه شده و هست.» ناکامی های سه تجربه بزرگ این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه به سه تجربه مهم در تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و گفت: « سه تجربه انقلاب مشروطه، شکل گیری ملت دولت جدید و انقلاب ۱۳۵۷، ناکامی هایی داشته اند که تجارب شان بر روی هم انباشته شده اند. این تجربه ها، ذهنیت اجتماعی ایرانیان، و تصور جمعی از خود و تاریخ خودشان را بسیار بسیار پیچیده تر از هر زمانی دیگر کرده است.» او سپس گفت: «برخوردهایی هم که حکومت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ به عمل آورده، جامعه را عصبی‌تر، و پیچیده تر و خلاف آنچه از اعمال خشونت منظور بوده، ایجاد شده است. به همین دلیل من با این سخن آقای دکتر کاشی به طور کامل توافق دارم؛ جامعه ما از دوره مشروطه و دوره آغاز شکل گیری ملت دولت رضا شاه، بسیار وضعیت پیچیده تر و مسایل و بحران های آن، بسیار بسیار حادتر است.» فاضلی در ادامه به مسایل بسیار مهم جدید مانند «بحران محیط زیست به این معنا که آب، خاک، و هوای زمینی که در آن سکونت داریم، همه دچار تنش های بزرگ» است اشاره کرد و گفت: «زندگی و بقا دچار چالش جدی شده است. می خواهم تاکید کنم بحران محیط زیست در کنار ابرچالش‌های های دیگر نیاز به یک آغاز جدید را گوشزد می کند. راهبردهای گذشته، چه آن راهبردی که دولت اختیار کرده بود و چه راهبردی که مردم یا گروه های سیاسی داشتند، برای بقا یا بهبود جامعه دیگر کفایت نمی کنند تا جایی که راهبردهای مذکور حتی پایداری نسبی و موقت نیز ایجاد نمی کنند.» دشواری تحلیل آینده ایران به دلیل رخدادپذیری آن فاضلی نظرش را در باره تحلیل آینده این گونه بیان می کند: «این که آینده چه رخ خواهد داد، بسیار دشوار است، با اطمینان و قطعیت نمی توان از آن سخن گفت. زیرا جامعه امروز ایران رخدادپذیر شده است. منظورم از رخدادپذیر این است که مجموعه، تنش ها و تعارضاتی که در جامعه بین حاکمیت و مردم ، و گروه های گوناگون به وجود آمده، جامعه را مستعد تنش های خیلی بزرگ و ناگهانی بر اساس رخدادهای کوچک اما حساسیت‌برانگیز کرده که می تواند از این طریق تحولاتی را رقم بزند به نحوی که زمینه اجتماعی و سیاسی را تغییر بدهد. نظری بر تحولات ۱۳۸۸ به این سو نشان می دهد رخدادهای کوچک همواره زمینه ساز تغییرات بوده اند. هم بازی حکومت در عرصه سیاسی، و هم بازی بازیگران درون جامعه در مقابل آنان قواعد پیچیده تری پیدا کردند. این است که در جامعه رخدادپذیر ما نمی توانیم با تبیین علل و عوامل سیستمی یا تبیین علل و عوامل مادی عینی موجود، تصویر آینده را نشان بدهیم.» این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه با اشاره به این که «طیفی از حکومت، تنها راهبرد مبتنی بر خشونت و ابزارهای متناسب با آن را به کار گرفته» گفت: « حال باید دید که این ابزارها تا چه اندازه قادر بوده رخدادهایی را که شکل می گیرند، مدیریت بکند. زیرا در وضعیتی که در حال حاضر قرار دارد، در ظاهر جامعه ساکت است، ولی در ناآرامی های گذشته نیز چنین بوده است.» چرا تاکنون «آغاز» شکل نگرفته؟ فاضلی سپس نظریه ضرورت شکل گیری «آغاز نو» را مورد انتقاد قرارداد و گفت: «دیدگاهی که آقای دکتر کاشی ارائه کردند، این است که آغازی باید شکل بگیرد. منظور ایشان از شکل گیری آغاز این است که تمام آنچه حکومت در گذشته تا الآن برای مواجهه با ابرچالش ها داشته، کنار بگذارد، و طرحی نو دراندازد. پرسشی که ایشان پاسخ نمی دهد، این است که چرا تا حالا چنین آغازی شکل نگرفته است؟ چرا حاکمیت که مدت های طولانی است نسبت به وضعیت چالشی کشور آگاه شده ، طرحی نو در نینداخته است؟ پاسخ به این پرسش برعهده اندیشمندان علوم سیاسی است. ایشان در این باره پاسخی نداده اند. تنها به این اکتفا کرده اند که راه های گذشته را تجربه نکنیم و طرحی نو درانداخته شود.» او افزود: «تصور من این است تا زمانی که میان جامعه و حکومت توازن قوا برقرار نشود، احتمالا جناحی در حکومت مایل است کماکان از ابزار زور استفاده کند. مگر این که سیر تحولات جامعه به گونه ای پیش برود، که تولید قدرت مورد نظر جناح مذکور، برای حاکمیت به صرفه نباشد. در این صورت به طرحی نو خواهد اندیشید و آغازی را دنبال خواهد کرد.» شرایط شکل گیری آغاز؛ اشتباه کردم این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا جامعه به این توانایی می رسد که تولید قدرت بیش از حد برای نظام سیاسی مقرون به صرفه نباشد، و به اتخاذ آغازی تازه ناگزیر شود؟» می گوید: «تصور می کنم به این سادگی ها، چنین آغازی شکل نخواهد گرفت. در جنبش مهسا تصور می کردم که اگر حکومت به پایداری سیاسی نسبی برسد، آغاز و طرح نو خود را مطرح می کند، ولی اشتباه کردم.». فاضلی در ادامه افزود: «البته این ها به این شرط است که تحولات غیرمترقبه ای مثل جنگ در منطقه، فشارهای بین المللی خیلی وسیعتر از آنچه که تاکنون بوده است، یا تحولاتی در راس هرم نظام سیاسی، رخ ندهد. اگر چنین تحولاتی رخ ندهد و بخواهد تنها در یک روالی که تا کنون تجربه شده، یعنی درگیری میان حکومت و ناراضیان، معترضان، و به طور خلاصه مردم، فکر می کنم آن چیزی که تعیین کننده خواهد بود «برخورد» بعدی است که آیا بعد از آن، حکومت به این نتیجه می رسد که برای حفظ و پایداری خودش، باید تحولات بنیادینی را در گفتمان، سیاست ها، اقدامات، برنامه ها و اجراهای خودش، ایجاد بکند، یا نه؟ به غیر از مقاومت زندگی گرایی، فلج سازی بوروکراسی کشور فاضلی با تاکید بر این که « آقای دکتر کاشی به درستی اشاره کردند در جامعه نیروهای زندگی گرا، و سیاست زندگی، حاکم شده است» سپس گفت: « ایشان همچنین زندگی گرایی و سیاست زندگی را از ایدئولوژی های اسلام گرایی، ملی گرایی، و چپ گرایی و لیبرالیسم گرایی متمایز کرده و گفته اند که این زندگی گرایی شکل جدیدی از سیاست است که در جامعه ظاهر شده است. اما پرسش این است که زندگی گرایی اگر بخواهد به صورت آلترناتیو و یا بدیلی برای سیاست حاکم باشد، هنوز از تعریفی روشن برخوردار نیست و تنها در جایگاه مقاومت می‌تواند کارهایی را به پیش ببرد. ولی در وجه ایجابی ، نمی تواند سامان سیاسی جدیدی را ایجاد کند.» او افزود: « فراسیاست مردم، در مقابل سیاست حاکمیت، فقط زندگی گرایی نیست. مردم به عنوان نیروهایی که در بدنه بوروکراسی و سازمان های جامعه فعالیت می کنند، چون ناراضی و برخی حتی خشمگین هستند، عموما با اشکال پیچیده ای از کارشکنی ها، سستی ، بی توجهی ، عدم انجام وظایف کاری، کارشناسی، و اداری، در عمل ماشین بوروکراسی و اداری و سازمانی نظام حکمرانی را با چالش روبه رو کرده اند. این چالش بیشتر هم خواهد شد. به ویژه اگر در نظر بگیریم که نارضایتی های ناشی از شرایط اقتصادی زندگی، که تورم و مالیات ها به مردم تحمیل کرده، روز به روز مردم را بیشتر به این سمت و سو سوق می دهد که هرجایی که هستند، ماشین دولت را کندتر و کندتر بکنند.» این استاد سابق دانشگاه، با اشاره به این که «این ها، هزینه های تولید قدرت حکومت را بسیار بسیار سنگین می کند. از این رو فقط سیاست زندگی گرایی نیست که مقاومت را ایجاد کرده است، بلکه شکل های پیچیده ای از ناهمکاری، با هدف ها و برنامه های حکومت در نظام اداری هم شکل گرفته است.» افزود: « به هر اندازه که دولت به قطبی شدن جامعه دامن بزند، یعنی نیروهای حامی و طرفدار خودش را به طور نمادین متمایز بکند، و سیاست حامی پروری اش را گسترش بدهد، در عمل هم تنش های زندگی گرایی، و هم تنش های بوروکراتیکی که مردم ایجاد می کنند، کار را برای ایجاد ثبات سیاسی توسط حاکمیت دشوار و دشوارتر می کند. از این رو می خواهم بگویم تنها در صحنه خیابان ها نیست که شاهد تنش حاکمیت با مردم هستیم. زیر پوست سازمان ها هم تنش بزرگی، شکل گرفته است.» سناریوهای آینده فاضلی در ادامه در ارتباط به سناریوهای آینده تاکید کرد که تصور می کند «یکی از سه سناریو، ممکن است در آینده نزدیک، یعنی در دو سه سال آینده، ورق را برگرداند.» او سه سناریو را این گونه شرح داد: سناریوی اول: تغییر از طریق وقوع رخدادی در نیروهای سیاسی درون حاکمیت، و یا در حوزه رهبری .و ... سناریوی دوم: ایجاد ناآرامی ها، و یک درگیری دیگر . سنارویوی سوم: عدم توانمندی حاکمیت در تامین هزینه های حرکت های فرسایشی و کاهنده ای که میان سیاست زندگی مردم و کارشکنی های گسترده در سازمان ها وجود دارد. طبیعی است اگر سه مورد بالا با تنش های منطقه ای، تحریم های گسترده تر، یا بحران های زیست محیطی ناگهانی شدیدتر همراه بشود و تدبیری کارگشا برای مهار آن اندیشیده نشود، سرعت تغییرات افزایش می‌یابد.» بیشتر بخوانید: حال خراب سیاست های فرهنگی / قانون چیست، صدا و سیما و دولت چه می گویند، مردم چه می کنند؟/ بدون تفکیک نهادی سیاست فرهنگی نخواهیم داشت
زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است ۲۱۶۲۱۶ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901723

دیگر خبرها

  • خراسان رضوی میزبان آزمون اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن است
  • تشکل‌های دانشجویی در شناسایی مسائل و اعتباربخشی سیاست‌ها کمک کنند
  • مسابقات قرآن دانش‌آموزان شیراز آغاز شد
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود
  • تبیین نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب را نباید در تدوین چند کتاب خلاصه کرد
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • مراسم هفته عقیدتی سیاسی در نیروی زمینی سپاه برگزار شد
  • معلمِ متفکر
  • احزاب ویژگی‌های حزب‌الله را از آیات و روایات استخراج و به‌ کار بندند